Counters

Thursday, November 24, 2005

چرا نماز خواندن در قرآن نيست؟


اگر تمام آب اقيانوسها به جوهر تبديل شود كلام پروردگار تمام نخواهد شد. خدا آن چه را كه براي هدايت لازم است را در كتاب آسمانيش قرار داده است. زيرا او بهتر از هر كس ديگري ما را ميشناسد ميداند كه چه چيزي براي مبارزه با شيطان لازم است همچنين او خيلي چيزها را براي آزمايش ما قرار داده است.
نماز را ابراهيم بوجود آورد و تمام پيامبران بعد از او نماز را بجا مياوردند اسمعيل اسحق موسي و ساير پيامبران . اما چرا عده كثيري از مسيحيان و يهوديان نماز را بجا نمياورند؟ مگر پيامبرشان به آنان نماز را ياد نداده بود! پس چرا در طول تاريخ نماز را گم كردند؟ چرا عده كمي از مسيحيان به اسم نصرانيان و يهوديان مسكو فقط نماز را نگه داشته اند؟چرا طريقه نماز خواندن در كتاب مقدس ذكر نشده است؟!

[19:59] فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتبعوا الشهوت فسوف يلقون غيا

[19:59] پس از آنها، او نسل هايي را جايگزين آنان كرد كه نمازها (ارتباط با خدا) را ضايع كردند و از شهوات خود پيروي نمودند. آنها از نتايج آن رنج خواهند برد.

واقعيت اين است كه خداي مهربان نگهداري نماز را بر عهده نسل انسان گذاشته است. نماز نسل به نسل به ما ميرسد و رسيده است. اكثر مسيحيان نماز را گم كردند و ضررش هم را چشيدند و خواهند چشيد در واقع نماز هديه خداي تواناست براي ما انسانها تا كه از طريق نماز عليه شيطان قيام كنيم و بگوييم كه خدا بزرگتر است يعني الله اكبر. يعني خدا از هر كس و هر چيز ديگري بزرگتر است و هيچ كس نميتواند جاي خدا را بگيرد. پدران و مادران موظفند كه نماز را به بچه هايشان ياد دهند. همانطور كه لقمان به فرزندش وصيت ميكند.

[31:17] يبني اقم الصلوة وامر بالمعروف وانه عن المنكر واصبر على ما اصابك ان ذلك من عزم الامور

[31:17] "اي پسر من، نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آور. طرفدار پرهيزكاري باش و پليدي را منع كن و در برابر سختي ها صبور باش. اينها از برجسته ترين صفات است.

نماز در واقع يك آداب اجتماعي است كه از پيامبر ابراهيم به ما ارث رسيده است و نسل به نسل و پيامبر به پيامبر به ما رسيده است.

[19:55] وكان يامر اهله بالصلوة والزكوة وكان عند ربه مرضيا

[19:55] او به خانواده اش سفارش مي كرد تا نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آورند و زكات (انفاق واجب) را بدهند؛ او مورد قبول پروردگارش بود.


ما بايد مثل ابراهيم باشيم زيرا او تمام هم و غمش ياد دادن مناسك ديني به فرزندانش بود. او به اين آداب ديني اهميت زيادي ميداد. اما متاسفانه پيروان بعدي ابراهيم يعني مسيحيان و يهوديان به وصيت او عمل نكرده و نماز را ترك كردند.مسلمانان هم نمازها را ضايع كردند بطوريكه اسم پيامبر و ديگر مقدسين را وارد نماز كردند و حرمت نماز را شكستند و نتوانستند آن را سالم به نسلهاي بعدي منتقل كنند. با فرقه فرقه شدن مسلمانان هر فرقه اي نماز را به نفع مقدسين خود تغيير داد.در واقع اين به ضرر همه بود. خدا ضرر نميكند نماز خواندن به صرف خود ماست.

[20:132] وامر اهلك بالصلوة واصطبر عليها لا نسءلك رزقا نحن نرزقك والعقبة للتقوى

[20:132] بايد به خانواده خود سفارش كني تا نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آورند و صبورانه در انجام آن ثابت قدم باشند. ما از تو روزي نمي خواهيم؛ ما هستيم كه روزي تو را فراهم مي كنيم. پيروزي نهايي متعلق به پرهيزكاران است.

خداي مهربان كتاب قرآن را نازل نموده است كه فرقان است و به عنوان ميزان وترازو عمل ميكند و از طريق اين كتاب نماز از لوس شركيات پيراسته ميشود.كساني كه به كتابهاي حديث (و در اصل فرقه مادرزادي) چسبيده اند و دل بسته اند نميتوانند هضم كنند كه چرا نماز در قرآن ذكر نشده است. البته غافل از اينكه نماز در كتب حديث هم ذكر نشده است. شايد تعجب كنيد كه خيلي از جزئيات نماز در قرآن كاملتر از احاديث ذكر شده است. شما اگر تمام احاديث راجع به نماز را كنار هم قرار دهيد يك هشتم نماز هم بدست نميايد. و اين چيزي است كه تا حالا نتوانسته اند جواب دهند هنوز نميدانند كه نمازي هم كه آنان ميخوانند نسل به نسل بدستشان رسيده است (اما نسل آنان نماز را ضايع كرده و به نفع مقدسين خود تغييرات صورت دادند) .

خداي مهربان حفظ و اداي وظايف ديني را بر عهده خود ما گذاشته است اما در طول زمان عده اي به همين بهانه تقليد را شروع كردند وارد حيطه اي شدند كه گمراهي در آن صددرصد است. شيطان اين را به آنان القا كرد كه نماز در قرآن نيست و جزئيات دين ناكامل است سپس آنان را به سمت كتب حديث متمايل كرد غافل از اينكه اينها همه اش سراب است و در واقع شيطان به آنان دروغ بسيار بزرگي وعده داده بود زيرا آنچه كه او ميگفت در كتب شايعات نبود. در كتب حديث همه چيز هست به جز طريقه نماز خواندن. مثلا در كتب حديث براي وضو گرفتن (كه در قرآن چند مرحله ساده است) نزديك به سي مرحله در نظر گرفته شده است و اين يعني مشكل كردن دين. يعني شروع به تلقين "لزوم تقليد".

دروغي كه شيطان گفت شبيه همان دروغي بود كه جدمان آدم را بآن وسيله از بهشت برون كرد. درخت ممنوعه همان وعده دروغين شيطان بود درخت ممنوعه اي كه نسل ما را بآن بفريفت كتب حديث است كه بوسيله آن "سراب كماليت كتاب خدا" را به همراه دارد.كتاب قرآن كامل است هر آنچه را كه خالق براي هدايت ما تشخيص داده باشد در آن هست .مطمئنا كسي بهتر از خداي توانا ما را بهتر نميشناسد. بعد شيطان آمد نسلهاي قبلي مارا وسوسه كرد كه قرآن كامل نيست پس بياييد از اينهايي كه از شايعات زمانه گردآوري شده اند پيروي نمائيد و به وسيله اين شايعات (كه كامل كننده قرآن است!!!) به آرامش خاطر برسيد و نمازتان را بخوانيد.!!

[2:36] فازلهما الشيطن عنها فاخرجهما مما كانا فيه وقلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدو ولكم في الارض مستقر ومتع الى حين
[2:36] اما شيطان آنان را فريب داد و باعث شد از آنجا اخراج شوند. ما گفتيم: "به عنوان دشمنان يکديگر پايين برويد. محل سكونت و روزي شما تا مدتي در زمين خواهد بود."

بسيار خطرناك است براي بدست آوردن تعداد ركعات نماز وارد محوطه اي شويم كه درصد گمراهي در آن صد است. ركعات نماز در احاديث ذكر نشده است و اين خواست خداي تواناست زيرا خواست خدا بالاتر از وعده و وعيدهاي شيطان است. به نظر ميرسد تعداد ركعتهاي نماز يكي از چيزهايي است كه فرقه هاي مسلمان در آن اختلاف ندارند حال با اين وصف به بهانه تعداد ركعات نماز متوسل شدن به كتب شايعات و اقاويل ديوانگي محض است. اين همان وسوسه شيطان است كه فقط سراب است و مطمئنا طرفداران كتب حديث با جستجوي تمام كتب حديث به طريقه انجام نماز نخواهند رسيد. خداي را سپاس ميگوئيم كه تلاشهاي شيطان را مسخره جلوه داد و دين حق را به پيروزي رساند.

بعد عده اي ديگر گفتند كه ما از كتب حديث پيروي نميكنيم ولي در مبهمات قرآن به سنت صحيحه پيامبر رجوع ميكنيم و اين عده ناخود آگاه باز هم در همان تله قبلي گرفتار شدند زيرا در واقع سنت صحيح يعني همان احاديث صحيح. و خود بخود باز هم در ميان انبوهي از اقاويل و شايعات گرفتار ميشوند بطوريكه تا بحال نتوانسته اند نماز خود را تصحيح كنند.با آنكه ادعاي عدم پيروي از كتب حديث را دارند ولي باز هم در نماز و اذان اسم مقدسين خود را ذكر ميكنند و برآنان شهادت ميدهند هنوز بر مقدسين خود با صداي بلند صلوات ميفرستند و اين خود نشان ميدهد كه سنت صحيحه سراب بعدي شيطان است كه مومنين را به آن دچار ميكند.مطمئنا خداي مهربان در قرآن كاملش اسمي از سنت پيامبر نبرده است و طرفداران اين نظريه بايد دليل خود را اقامه كنند.