Counters

Thursday, September 01, 2005

آيا كتاب خدا كافي نيست؟


آيا كتاب خدا كافي نيست؟

[29:51] اولم يكفهم انا انزلنا عليك الكتب يتلى عليهم ان في ذلك لرحمة وذكرى لقوم يؤمنون
[29:51] آيا اين معجزه* کافي نيست که ما اين کتاب را بر تو فرو فرستاديم که براي آنها خوانده مي شود؟ حقيقتا اين رحمت و تذکري است براي مردمي که ايمان دارند.

در آيه 29:51 خدا صراحتا به مشركان ميگويد كه آيا كتاب خدا كافي نيست؟ اما مسلمانان امروزي در جواب ميگويند كه نه كافي نيست و ما به كتابهاي حديثمان (اصول كافي و صحيح بخاري) محتاجيم.

شيعيان حديث دارند كه "الكافي كاف لشيعتنا" (كتاب كافي براي شيعيان ما كافي است).

سنيان 6 كتاب حديثشان را صحيح ناميده اند و اين به آن معناست كه تمام احاديث آن كتابها صحيح است و در حقيقت حرفي را زده اند كه خود هم در حال حاضر در آن مانده اند كه آيا اين حرف درست است يا نه ؟!!

جبران عدم تفكر بوسيله حديث

آيا عدم تفكر روي قرآن را ميخواهيد بوسيله حديث جبران كنيد؟حديث چيزي جز مذهب آبا و اجدادي نيست؟حديث يعني پيروي از گذشتگان و ملل ماقبل ما.مسلمانان هركجاي قرآن را نفهمند آن را با احاديث ميفهمانند.احاديث باعث شده است كه اسلام به عنوان ديني خرافي جلوه بنمايد.اسلامي كه از طريق احاديث به دست ما برسد مث اين است كه ما در چند قرن پيش داريم زندگي ميكنيم.

در حاليكه خداي توانا ميفرمايد كه قرآن مبهم نيست و قابل فهم است فقط فكر ميخواهد.

[39:28] قرءانا عربيا غير ذي عوج لعلهم يتقون
[39:28] قرآني به عربي، بدون هيچ ابهام، باشد كه پرهيزكار شوند.


[18:1] الحمد لله الذي انزل على عبده الكتب ولم يجعل له عوجا
[18:1] ستايش خدا را كه اين كتاب آسماني را بر بنده خود نازل كرد و آن را بدون نقص قرار داد.


مقدار ابجد آيه 18:1 1925 است
تعداد حروف آن هم 41 است

شماره سوره 18 و شماره آيه 1 است (18+1=19)

اگر دو عدد بالايي را با هم جمع كنيم داريم:

41+1925=1966

1966 عدد مهمي است كه 66 مقدار ابجد الله است و 19 هم مخرج مشترك قرآن است.با توجه به معناي آيه ميفهميم كه 19 را خداي مهربان براي رفع ابهام كتاب قرار داده است . خداي مهربان كتابش را آنقدر محكم قرار داده است كه هر گونه ابهامي در آن از نظر رابطه رياضي 19 حل ميشود.


قرآن حديث متواتر است!!!

محمد هم مثل ما بايد از همان شريعت پيروي كند. محمد هم بايد طبق اين شريعت عمل كند

[45:18] ثم جعلنك على شريعة من الامر فاتبعها ولا تتبع اهواء الذين لا يعلمون
[45:18] سپس تو را انتخاب كرديم تا قوانين صحيح را برقرار كني؛ از اين پيروي كن و از خواسته هاي كساني كه نمي دانند، پيروي نكن.


معيار و ميزان براي محمد هم بايد قرآن باشد ولي مسلمانان آيات قرآني را با احاديث ميسنجند.

رسول هم بايد طبق حكم خدا عمل كند 6:19 و 16:89 و 5:48

قرآن هميشه ميگويد اين كتاب نه كتابي ديگر (ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين ) (كتابي بدون شك و گمان براي هدايت )

حديث پر از دوگانگي و تضاد است . چيزي كه پر از دوگانگي است نه تنها باعث هدايت نيست بلكه باعث گمراهي است. 2:2

محمد از خود فتوا نميدهد بعضي از آيات قرآن با يسئلونك و يا يستفتونك شروع ميشود. و مسلمانان از محمد سوال ميكنند و خود قرآن جواب
آنان را ميدهد. اما مسلمانان چيزي به اسم حديث قدسي دارند كه وحي است اما در قرآن نيست. و از طريق احاديث به دستشان ميرسد.

اوحي الي هذا القرآن (به من اين قرآن وحي ميشود ) 6:19

خدا صراحتا ميگويد كه اين قرآن بر محمد نازل ميشود. آنوقت مسلمانان ميگويند كه قرآن حديث متواتر است!!!
!!!!همانطور كه ميبينيد مسلمانان احاديث قدسي دارند كه با قرآن رقابت ميكند.