منبع دين
منبع دين :
از زماني كه خدا مارا آفريد از طريق پيامبران راه راست را به ما نشان داده است.و زماني كه جامعه بشريت به حدي رسيد كه توانستند بنويسند, خداي مهربان كتابي را همراه پيامبران نازل ميكرد.تورات را همراه موسي و انجيل را همراه عيسي و در نهايت قرآن را همراه محمد فرستاد.سنت خدا بر اين قرار گرفت كه وحي آسماني مكتوب باشد تا تمام جامعه بشريت بتوانند از آن استفاده كنند.اما هميشه انسانها از اين وحي سر باز زده اند و براي خدا شريك قائل شده اند. شرك به خدا هميشه در قالبهاي جهالت و يا تحت سلطه بودن و يا فريب خوردگي و عقب ماندگي و... خود را نشان ميدهد. شيطان هميشه از دو طريق قربانيهاي خود را به شرك متمايل ميكند. يكي از طريق عبادت و ديگري از طريق منبع دين.
قربانيهاي شيطان با خواندن موجودات ناتواني همانند عيسي- محمد – مريم – علي – فاطمه – غوث و ... شريك براي خدا قائل شدند.درحاليكه تنها گناه غير قابل بخشش شرك است , اما انسانها براحتي مرتكب شرك ميشوند.اين در حالي است كه خدا از هركسي به ما نزديكتر است و همه چيز متعلق به اوست. با دستور صريح قرآن , خواندن غير خدا شرك است و اين آزمايش الهي براي ما در اين دنيا طرح شده است.
دومين راه كه شيطان موفق به فريب انسانها شد منبع دين است. درحاليكه كتاب آسماني منبع دين ماست و غير از آن منبع ديگري قرار دادن شرك است . حديث و سنت منبع ديگري در كنار قرآن است كه مسلمانان با قراردادن آن در كنار قرآن براي خدا شريك قائل شدند و احبار و رهبان (كتابهاي حديث و ملاها) را به جاي خداي خود برگزيدند. هر دو راه صراحتا در قرآن شرك محسوب شده اند. اما انسانها فراموشكارند و در طول تاريخ عده اي از مسلمانان با خواندن غير خدا در ادعيه و نماز و كارهاي روزمره شان براي خدا شريك قائل شدند (همانند اكثريت شيعه و سني و مسيحي و يهودي).و عده اي ديگر فكر كردند كه از نظر عبادت شرك براي خدا قائل نميشوند اما آنان در منبع دين براي خدا شرك قائل شدند (همانند وهابيان و ...) و با قراردادن منابعي مانند سنت و حديث در كنار قرآن به دام شرك افتادند و با اجراي اعمالي از سنت همانند (سنگسار – كشتن مرتد – خواندن محمد در نماز و ....) بيش از پيش به اوج گمراهي دست پيدا كردند بطوريكه از اول هم گمراهتر شدند و گروههاي شيعه و سني هم با قراردادن كتابهاي حديث و ملاها در كنار كتاب خدا براي خدا شريك قائل شدند.شيعه و سني و مسيحي و يهودي صراحتا اعلام ميدارند كه مسلمان نيستند و هركدام تابع فرقه و كتابهاي خود هستند و اين در حالي است كه هر چهار گروه در اصل مسلمان و تابع پيامبر ابراهيم بوده اند.اما به مرور زمان بدون اينكه خود بفهمند اين بلا را بر سر خود آورده اند به طوريكه در حال حاضر هركدام از اين فرقه ها با اطمينان كامل اعلام ميدارند كه راهشان درست است.
0 : نظرات
Post a Comment
<< صفحه اصلي