Counters

Sunday, September 18, 2005

استغفار


چيزي كه مسلمانان را گمراه كرده است اين است كه هنوز خداي يكتا را پرستش نميكنند. در يكي از گفتمانها بحثي پيش آمد در مورد طلب كمك از مقدسين و توسل. پيروان حديث اظهار كردند كه همانطور كه در آيه زير گفته است ما هم به رسول گرامي توسل ميكنيم زيرا كه در آيه زير گفته كساني كه به خود ظلم ميكنند بايد پيش رسول بروند و رسول هم بايد براي آنها طلب استغفار كند.سپس نتيجه گرفتند كه آنها هم از اين به بعد پيش رسول و در حال حاضر مرقد رسول (زيرا كه رسول زنده نيست و مرقدش نماينده اوست) و ساير مقدسين رفته تا كه براي آنان طلب استغفار كنند.

[4:64] وما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما

[4:64] ما هيچ رسولي را نفرستاديم، جز آنكه مطابق با خواست خدا از او اطاعت شود. اگر آنها هنگامي كه به نفس خويش ستم كردند، نزد تو آمده بودند و از خدا طلب بخشش مى كردند و رسول براي آمرزش آنها دعا مى كرد، خدا را آمرزنده و مهربانترين مى يافتند.


همانطور كه ميبينيد پيروان حديث از هر بهانه اي براي ادامه دين آبا و اجدادي خود استفاده ميكنند.هنوز توجه نكرده اند كه معني آيه آن نيست كه آنها ميخواهند. واقعا چطوري خدا بعد از يكتاپرستي دوباره امر به بت پرستي ميكند و فقط بتها را عوض ميكند. بطوريكه مجسمه جاي خود را به مقبره رسول و مقدسين ميدهد!!
مگر آن مجسمه ها هم كه در كعبه بودند نماينده آدمهاي صالحي نبوده اند . هنوز توجه نكرده اند كه مردم دنيا هيچوقت از آدم بد مجسمه نميسازند. بلكه هميشه تمام بتهاي داخل خانه كعبه و جاهاي ديگر از آدمهاي صالح و خوب ساخته شده اند. واقعا حيله شيطان خيلي كارا است.

اگر آيات قبل و بعد از 4:64 را نگاه كنيم ميبينيم كه موضوع راجع به عده اي است كه رسول را اذيت كرده بودند و قضاوت پيش كسي غير از رسول برده بودند. خدا هم به آنها ميگويد كه اگر آنها پيش رسول ميامدند و از خدا طلب مغفرت ميكردند و رسول هم از خدا براي آنان طلب مغفرت ميكرد خدا را آمرزنده و مهربان مييافتند.زيرا كه آنان به رسول خدا اعتماد نكرده بودند و قضاوت پيش كسي ديگر برده بودند. در اول آيه هم خداي مهربان ميگويد كه ما هيچ رسولي نفرستاديم جز آنكه مطابق خواست خدا از او پيروي شود (نه اينكه بت شود).

[63:5] واذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رءوسهم ورايتهم يصدون وهم مستكبرون

[63:5] هنگامي كه به آنها گفته مي شود: "بياييد تا رسول خدا براي آمرزش شما دعا کند." با تمسخر سر خود را برمي گردانند و مي بيني كه ديگران را بازمي دارند و متكبرانه رفتار مي کنند.


همانطور كه پسران يوسف پدرشان را اذيت كردند و بعد پيش پدر آمدند گفتند : "اي پدر ما، براي آمرزش ما دعا کن؛ ما واقعاخطاکار بوديم."

[12:97] قالوا يابانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خطءين

[12:97] گفتند: "اي پدر ما، براي آمرزش ما دعا کن؛ ما واقعاخطاکار بوديم."


همه ما مادرمان براي ما دعا ميكنند.شما وقتي مادرت را اذيت كني مادرت به تو چه ميگويد؟ زماني كه مادرت آثار پشيماني درتو مشاهده كند ميگويد پسرم من به جز سلامتي تو از خدا چيزي ديگر نميخواهم. اين يك نوع طلب استغار است از خداي مهربان از طرف مادرت براي تو.
شما وقتي در خيابان به كسي تنه ميزني. در اين حالت به طرف ميگوييد ببخشيد. دوست داريد طرف به تو چه بگويد ؟مطمئنا اگر بگويد خيلي خوب بخشيدم به شما برميخورد. اگر طرف مغرور نباشد در جواب ميگويد خدا ببخشد.اين دعايي است از طرف او براي تو و اين هيچگونه منافاتي با قرآن ندارد. زيرا كه ميتوانيم براي هر كسي دعاي خير انجام ميدهيم. زيرا كه بخشش در اصل از طرف خداست.

[47:19] فاعلم انه لا اله الا الله واستغفر لذنبك وللمؤمنين والمؤمنت والله يعلم متقلبكم ومثوكم

[47:19] بدان كه: "خداي ديگري در كنار خدا نيست،"* و براي گناهانت و گناهان تمام مردان و زنان باايمان طلب آمزرش كن. خدا از تصميم ها و سرنوشت نهايي شما كاملا آگاه است.


آيه ديگري كه مورد بهانه قرار ميدهند آيه زير است:

[5:35] يايها الذين ءامنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيلة وجهدوا في سبيله لعلكم تفلحون

[5:35] اي كساني كه ايمان داريد، هيبت و حرمت خدا را ارج نهيد و در جستجوي راه و روشي به سوي او باشيد و در راه او بكوشيد تا موفق شويد.


پيروان حديث ميگويند كه خدا خودش گفته وسيله بجوييد ماهم وسيله جوييديم و پيامبر و امامان را وسيله قرار ميدهيم و از آنان طلب كمك ميكنيم.در ادامه ميگويند كه ما پيامبر و امامان را وسيله قرار ميدهيم نه به اين معنا كه آنان از خدا مستقلند بلكه رابطه و وسيله اي بين خدا و ما هستند.
در جواب بايد گفت كه خدا گفته وسيله بجوييد نگفته وسيله را بخوانيد. مثلا در آيه زير خداي مهربان فرموده كه بوسيله نماز و صبر كمك بخواهيد.

[2:153] يايها الذين ءامنوا استعينوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصبرين
[2:153] اي كساني كه ايمان داريد، از طريق صبر و نماز كمك بجوييد. خدا با كساني است كه صبورانه استقامت مي ورزند.


خدا ميفرمايد كه بوسيله نماز و صبر كمك بخواهيد. نماز و صبر وسيله هستند. چطوري؟ شما نميتوانيد كه نماز و صبر را بالاي طاقچه بگذاري و بعد از مدتي بخوري! هر چيزي استفاده اي دارد. نماز براي خواندن و اقامه كردن است . صبر هم يعني صبر. پيامبر هم وظيفه اش ابلاغ قرآن بود ! شما نميتوانيد بگوييد كه اي نماز كمكم كن بلكه نماز را بايد به جا آوري. همانطور هم براي پيامبر . شما نميتوانيد بگوييد اي پيامبر كمكم كن. بلكه پيامبر آمده كه به حرفهايش گوش كني نه اين اينكه از او طلب كمك كني به جاي خدا. پيامبر چه كمكي به شما ميتواند بكند غير از اينكه به رسالتش عمل كني!حساب و كتاب دست خداست نه پيامبر. آيا غير از اين است؟
[5:99] ما على الرسول الا البلغ والله يعلم ما تبدون وما تكتمون

[5:99] تنها وظيفه رسول رساندن پيام است و خدا هرچه را آشكار كنيد و هرچه را پنهان نماييد، مي داند.

[13:40] وان ما نرينك بعض الذي نعدهم او نتوفينك فانما عليك البلغ وعلينا الحساب
[13:40] اگر آنچه را که به آنها وعده مي دهيم، به تو نشان دهيم يا زندگي تو را پيش از آن به پايان برسانيم، تنها ماموريت تو رساندن (پيام) است. اين ما هستيم که به حسابشان رسيدگي خواهيم کرد.

[6:52] ولا تطرد الذين يدعون ربهم بالغدوة والعشي يريدون وجهه ما عليك من حسابهم من شيء وما من حسابك عليهم من شيء فتطردهم فتكون من الظلمين
[6:52] و آنان را كه روز و شب پروردگار خود را مى خوانند و خود را فقط به او اختصاص مي دهند، از خود دور نكن. نه تو مسئول حساب آنها هستي و نه آنها مسئول حساب تو. اگر آنها را طرد كني، از ستمكاران خواهي بود.

همانطور كه ميدانيم پيامبران وسيله هدايتند نه جوابگوي دعاهاي مردم.هر وسيله اي كاربردي دارد. پيروان حديث هنوز نميدانند كه هر وسيله اي استفاده اي و وظيفه اي دارد. رسول وظيفه اش مشخص است اين مساله خيلي ساده است. بنابراين پيامبر محمد وظيفه اي داشت كه آن را انجام داد و آن هم آوردن قرآن بود. پيامبر محمد نميتواند در روز جوابگوي ميليونها نفر با زبانهاي مختلف در اقصا نقاط جهان باشد.اين صفت فقط مخصوص خداست. قائل شدن چنين صفتي به هر بهانه توسل ويا شفاعت و يا استغفار براي كسي ديگر غير از خداوند شرك محض است. در حقيقت شرك يعني همين. اين حيله شيطان است براي گمراه كردن مردم.
در ادامه چندين سوال پيش ميايد كه پيروان حديث بايد جوابگو باشند.
1- چرا پيامبر در زمان حياتش چنين قدرتي نداشت. چرا همينكه فوت كرد صاحب چنين قدرتي شد!!!
2- خيلي از مردم دنيا با زبانهاي مختلفي صحبت ميكنند يكي چيني يكي فارسي يكي عربي يكي تركي و ... پيامبر قاعدتا بايد اين زبانها را بلد باشد تا كه منظور زائرين را بفهمد.
3- آيا سميع و بصير بودن و در همه مكانها حاضر و ناظر بودن كار فقط خدا نيست؟ آيا قائل شدن چنين صفاتي براي كسي غير از خدا شريك قرار دادن براي او نيست؟؟
4- اگر بگوييم كه خدا خودش چنين قدرتي به پيامبر داده يعني اينكه خدا براي خودش نعوذ بالله شريك انتخاب كرده است!!

بعد از مدتي در آن گفتمان بهانه ديگري مطرح شد. يكي گفت پيامبر شاهد اعمال امت است و گفت اين در آيه 143 سوره بقره ذكر شده است (الرسول عليكم شهيدا).در ادامه گفت پس رسول در حال حاضر ميتواند شاهد اعمال ما باشد.
در جواب بايد گفت كه حرفهاي اين گروه آنقدر عجيب و ابتدايي است كه آدم مطمئن ميشود كه اينان ميخواهند عقايد خود را از قرآن به زور دربياورند!!!

آيه را نگاه كنيم :
[2:143] وكذلك جعلنكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبلة التي كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيرة الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمنكم ان الله بالناس لرءوف رحيم
[2:143] اين چنين شما را جامعه اي بي طرف قرار داديم، تا بر مردم شاهد باشيد و رسول بر شما شاهد باشد. ما جهت اصلي قبله را فقط به اين منظور تغيير داديم که معلوم شود چه کساني بي چون و چرا از رسول پيروي مي کنند و چه کساني روي پاشنه خود عقبگرد مي کنند. آن آزمايشي بود دشوار، ولي نه براي آنان که خدا هدايتشان کرده است. خدا هرگز عبادات شما را تباه نمي گرداند. خدا نسبت به مردم رئوف است، مهربان ترين.


همانطور كه ميبينيد پيروان حديث تمام مردم را شاهد اعمال مردم ميدانند. زيرا آيه ميگويد كه تا كه رسول بر شما شاهد باشد و شما هم بر مردم شاهد باشيد . تقريبا چيزي شبيه حمام عمومي! آنان براي اثبات مدعاي خود آيات را ناقص ذكر ميكنند زيرا كه در آيه كامل به مقصود نميرسند.

بعد كه اين مشكلات حل شد گفتند كه چه اشكالي دارد كه رسول بعد از مرگش جوابگوي هزاران نفر در اقصا نقاط جهان باشد ! مگر نه اينكه خدا اين قدرت را به او داده است. در ادامه عرض كردند كه چه اشكالي دارد رسول در چند صفت شريك خدا باشد. مثل در همه جا حاضر و ناظر بودن.
جواب :
اين استدلال آنقدر جاهلانه و گستاخانه است كه آدم موي بدنش راست ميشود كه پيروان مقبره ها تا چقدر ميتوانند بي ايمان و بيفكر باشند؟ هنوز توجه نكرده اند كه شرك يعني همين.
شرك يعني شريك قرار دادن كسي و يا چيزي در صفاتي از صفات خدا. مثل اينكه بگوييم محمد و يا علي ما را ميبينند و دعاهاي مارا به خدا ميرسانند.يكي از آنها گفت كه خيلي از صفات انسانها مثل صفات خداست مثل رحم و عفو و ... بعد گفت چه اشكالي دارد كسي از مقدسين با اجازه خدا صفتي متعالي به او داده شده باشد؟ مثل عيسي كه مرده زنده ميكرد به اذن خدا !

در جواب بايد گفت كه :

آيا عيسي همين حالا هم ميتواند مرده زنده كند. عيسي تا وقتي كه زنده بود در زمانهاي مخصوصي اين معجزه را به اذن خدا انجام ميداد.همانطور كه ميبينيد پيروان حديث از هرگونه كلك و حقه اي براي گمراه كردن خود و ديگران استفاده ميكنند.
در ثاني : ليس كمثله شيئ (شبيه خدا وجود ندارد در هيچ جنبه اي)

درست است كه خدا رحيم است و ما هم ميتوانيم رحم داشته باشيم. ولي اين دو تا رحم با همديگر فرق ميكنند. براي روشن شدن موضوع چند مثال ميزنيم.
1- يكي از صفات خدا واحد است. اين صفت ميتواند صفت ماهم باشد زيرا ما هم اگر تنها باشيم يك نفريم يعني واحديم. اما صفت واحد خدا با صفت واحد ما باهم تفاوت دارد ؟ در حقيقت فقط اسم يكي است و الا منظور از واحد بودن خدا بيهمتا بودن اوست.
2- يكي ديگر از صفات خدا سميع الدعاست. خدا دعاي تمام موجودات اعم از انسان و جن و ... را همزمان ميشنود. اما ما هم سميع الدعا (شنونده دعا) هستيم با اين تفاوت كه ما همزمان دعاي يك نفر را ميشنويم آن هم بايد طرف با صداي بلند حرف بزند.حالا ميبيني كه فرق بين اين دو صفت زمين تا آسمان است. به هيچ وجهي نميتوان صفت خدا را با صفت مخلوق شبيه دانست.(ليس كمثله شيء)
3- يكي از صفات خدا نور است. لامپ هم ميتواند نور داشته باشد. آيا صفت نور براي لامپ با صفت نور براي خدا فرق نميكند؟ صفات خدا مطلق است يعني صفت كسي مثل صفات او نيست. ما ممكن است كه در طبيعت نور داشته باشيم اما صفت ما مثل صفت خدا نيست فقط يك نوع تشابه اسمي است .براي پيروان حديث بايد از اول بسم الله الفباي يكتاپرستي را خواند:

[112:1] قل هو الله احد
[112:2] الله الصمد
[112:3] لم يلد ولم يولد
[112:4] ولم يكن له كفوا احد

همانطور كه ميبينيد پيروان دين آبا و اجدادي از هر حقه و كلكي جهت اثبات نظرات خود بهره ميبرند. واقعا شما خود قضاوت كنيد!!