Counters

Sunday, January 03, 2010

سجده

آيا سجده به غير خدا جايز است؟ و اصلا سجده به چه معناست؟ آيا يعقوب و برادران يوسف ، يوسف را سجده كردند؟ آيا خدا به ما دستور داده است كه در مقابل غير خدا سجده كنيم؟ براي جواب به سوالات بالا لازم است كه مفهوم كلي سجده را از خود قرآن بياموزيم. قرآن كتاب كاملي است و طي آياتش ما را در درك مفهوم سجده راهنمايي ميكند. يكي از سوره هاي قرآن اسمش سجده است. پس بهتر است كه مفهوم سجده را در خود اين سوره جستجو كنيم. اتفاقا يكي از آيات اين سوره مفهوم واقعي سجده را مشخص ميكند.

[32:15] انما يؤمن بءايتنا الذين اذا ذكروا بها خروا سجدا وسبحوا بحمد ربهم وهم لا يستكبرون

[32:15] تنها مردمي كه حقيقتا به آيات ما ايمان دارند، كساني هستند كه با شنيدن آنها به سجده مي افتند. آنها بدون هيچ تكبري پروردگارشان را تجليل و ستايش مي كنند.

خداي مهربان در آيه بالايي سجده كردن را به نشانه هاي الهي نسبت داده است ( تنها مردمي كه حقيقتا به نشانه هاي ما ايمان دارند، كساني هستند كه با شنيدن آنها به سجده مي افتند ) . در همين آيه مشخص مي شود كه سجده بخاطر خضوع و تسليم شدن در مقابل نشانه هاي خداست. سجده بخاطر نشانه هاي خداست. مثلا ساحران كه معجزه موسي را مشاهده كردند خودبخود به سجده افتادند. آنها براي موسي سجده نكردند بلكه در مقابل معجزه موسي به سجده افتادند. خضوع و خشوع و تسليم شدن سجده مي آورد ، سجده براي خدا. مومنان در مقابل نشانه ها و آيات خدا خودبخود خضوع و خشوع و تسليم مي شوند. به همين خاطر بعد از سجده كردن ساحران گفتند كه : "ما به پروردگار هارون و موسي ايمان آورديم."

[20:70] فالقي السحرة سجدا قالوا ءامنا برب هرون وموسى

[20:70] شعبده بازان به سجده افتادند و گفتند: "ما به پروردگار هارون و موسي ايمان آورديم."

زماني كه آدم اسماء را به فرشتگان گفت ، فرشتگان به امر خدا سجده كردند. آنها بخاطر آدم سجده كردند زيرا آدم چيزي را گفته بود كه تعجب فرشتگان را برانگيخت و اين خود نشانه اي بود از نشانه هاي خدا .عبارت "اسجدوا لآدم" را بهتر است به "سجده بخاطر آدم" ترجمه كنيم نه "سجده آدم" . (آيات 2:30 تا 2:34)

البته در اينجا سجده كردن براي آدم به معناي خدمت كردن به اوست. زيرا ملائك موظف شدند كه به بني آدم خدمت كنند ( با بارش باران و وزش باد و ياري مومنين و ...). اما شيطان به خاطر آدم سجده نكرد و به جاي خدمت به بني آدم ، خيانت را انتخاب كرد.

تا اينجا متوجه شديم كه سجده يعني خضوع و خشوع و تسليم شدن در مقابل نشانه ها و آيه هاي خدا. حتي كل موجودات و جمادت دائم خدا را سجده ميكنند . سجده آنها مثل سجده ما نيست (و لله يسجد من في السموت و الارض). در اينجا سجده كردن به معناي تسليم بودن در مقابل دستورات خداست.

در جاي ديگري از قرآن يعقوب و برادران يوسف بخاطر يوسف به سجده افتادند. يوسف در بچگي خواب ديده بود كه خورشيد و ماه و يازده ستاره به خاطر او سجده ميكنند. اين يك نشانه و آيت بود از طرف خدا. اما برادارن يوسف در آن شك كردند و آن را مسخره كردند و نهايتا به علت حسادت آن را زير پا گذاشتند. اما خداي قادر متعال خواب را اجرا كرد. برادران يوسف زماني كه به مصر رفتند و موقعيت يوسف را ديدند ، متوجه شدند كه خواب يوسف يك واقعيت بوده است . معجزه يوسف خواب بود. خواب براي او يك نشانه و آيت بود. به همين خاطر حتي يعقوب (كه يك پيامبر بود و از نظر سن و سال از يوسف بسيار بزرگتر بود) در مقابل اين نشانه الهي سجده كرد. در واقع آنها به يوسف سجده نكردند. بلكه در مقابل محقق شدن معجزه خواب يوسف ناخودآگاه به سجده افتادند (مثل سجده ساحران به خاطر تسليم شدن در مقابل معجزه عصاي موسي).

[12:100] ورفع ابويه على العرش وخروا له سجدا وقال يابت هذا تاويل رءيي من قبل قد جعلها ربي حقا وقد احسن بي اذ اخرجني من السجن وجاء بكم من البدو من بعد ان نزغ الشيطن بيني وبين اخوتي ان ربي لطيف لما يشاء انه هو العليم الحكيم

[12:100] او والدين خود را بر تخت نشاند. آنها جلوي او سجده كردند. او گفت: "اي پدر من، اين است تعبير خوابي که در گذشته ديدم. پروردگار من آن را تحقق بخشيده است. او مرا مورد لطف قرار داده است، مرا از زندان رهايي داد و شما را پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم جدايي انداخته بود، از بيابان به اينجا آورد. پروردگار من نسبت به خر کس که بخواهد، سرشار از محبت است. اوست دانا، حکيم ترين."

در آيه بالايي يوسف بلافاصله بعد از اينكه يعقوب و برادرانش در مقابل نشانه خدا تسليم شدند ، ميگويد : "اي پدر من، اين است تعبير خوابي که در گذشته ديدم. پروردگار من آن را تحقق بخشيده است. او مرا مورد لطف قرار داده است، مرا از زندان رهايي داد و شما را پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم جدايي انداخته بود، از بيابان به اينجا آورد". يوسف در نهايت كار خدا را شكر ميكند و اين نشان ميدهد كه سجده به خاطر نشانه و آيت يوسف بوده است. نشانه و آيت هم از طرف خداست.

خداي قادر متعال سجده به مخلوق را جايز نميداند. اما سجده كردن بخاطر تحقق يافتن نشانه ها و آيات الهي مشكلي ندارد. زيرا سجده كردن در مقابل آيات و نشانه هاي الهي يعني سجده در مقابل خدا. به همين خاطر خدا ميفرمايد.

[41:37] ومن ءايته اليل والنهار والشمس والقمر لا تسجدوا للشمس ولا للقمر واسجدوا لله الذي خلقهن ان كنتم اياه تعبدون

[41:37] در ميان مدرك هاي او شب و روز و خورشيد و ماه است. در مقابل خورشيد و ماه سجده نكنيد؛ در مقابل خدا سجده كنيد كه آنها را آفريد، اگر واقعا تنها او را پرستش مي كنيد.

يعني سجده به يوسف غلط است. اما سجده به خاطر تحقق يافتن نشانه و آيت الهي (خواب يوسف) غلط نيست. سجده به موسي غلط است ، اما سجده در مقابل پيروز شدن عصا (نشانه خدا) بر سحر ساحران غلط نيست. پس :

سجده كردن در واقع يعني خضوع و خشوع و تسليم در مقابل امر و نشانه خدا.

تمام سجده هايي كه در قرآن ذكر شده است در انجام ظاهري يكي نيستند ؛ مثلا سجده ستاره و درختان (55:6) با سجده انسانها فرق ميكند. مثلا سجده فرشتگان بخاطر آدم مثل به خاك افتادن ما نيست. بلكه به معناي خدمت كردن است. بايد بدانيم كه تمام سجده ها براي خداست ( وأن المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا ). خداي مهربان در آيه 29 سوره فتح مي فرمايد كه : " سيماهم في وجوههم من أثر السجود ". اثر سجود به معناي جاي فيزيكي سجده كردن نيست بلكه كسي كه در مقابل نشانه ها و آيات خدا خاضع و خاشع باشد ، اثر سجده بر سيماي او هويداست و خودبخود مشخص است كه او آدم خاشع و متواضعي است.

ملائكه از اول آدم را قبول نداشتند. اما وقتي آدم نشانه و آيت خدا (اسماء) را به ملائك نشان داد ، ملائك سجده كردند. اين نشان ميدهد كه ملائك در مقابل امر و نشانه خدا مطيع و خاشع بودند. پس در كل داريم :

سجده كردن در واقع يعني خضوع و خشوع و تسليم در مقابل امر و نشانه هاي خدا.

سجده كردن لزوما به معناي به خاك افتادن نيست . كسي كه در مقابل امر و نشانه خدا خاضع و خاشع باشد ممكن است كه به خاك بيفتد و يا ممكن است كه از نظر ذهني تسليم شود و از نظر ذهني سجده كند. سجده يعني فراموش كردن منيت و تسليم شدن در مقابل امر خدا. شيطان گفت من از آدم بالاترم و در مقابل خداي خويش تسليم نشد. در واقع شيطان به خاطر منيت در مقابل آدم سجده نكرد.

سجده كردن رو به كعبه :

ما رو به كعبه سجده ميكنيم نه اينكه كعبه را سجده كنيم. كعبه فقط يك نشانه و آيت است ، نشانه خدا. چون كه خدا را نمي شود ديد و همچنين خداي قادر متعال منزه است از صفات فيزيكي ؛ بنابراين نميتوان مكان مشخصي را براي خدا در نظر گرفت. به همين خاطر خداي قادر متعال يك مكان مشخص و نمادين در روي كره زمين براي خويش مشخص كرده است ، كه همه بايد رو به آنجا سجده كنند و روبه آنجا نماز بخوانند و آن را طواف كنند. كعبه به خودي خود مقدس نيست. يعني مقدس بودن كعبه ازلي و ابدي نيست. قبل از كعبه خدا مسجدالاقصي را مكان نمادين خويش تعيين كرده بود ، پس مقدس بودن كعبه به خاطر خداست. كعبه يك جاي نمادين است براي خدا ، براي متحد كردن مسلمانان سراسر جهان. اگر يك روز خدا كعبه را تغيير ميداد و يك جاي ديگر را انتخاب ميكرد ، ميبايست همه رو به آن جاي جديد نماز بخوانند و رو به آن جا سجده كنند و آن جا را طواف كنند. خداي قادر متعال در زمان پيامبر محمد كعبه را از مسجد الاقصي به مسجد الحرام تغيير داد. خيلي ها اعتراض كردند. اما خدا مي خواست آنان را آزمايش كند. زيرا مسجدالحرام و مسجد الاقصي به خودي خود چيزي نيستند. بلكه اين امر خداست كه مهمه. خدا با تغيير قبله خواست آنان را آزمايش كند. آيا مسلمانان كعبه را ميخواهند به خاطر خود كعبه؟ يا اينكه كعبه را ميخواهند به خاطر امر خدا؟ اين آزمايش خيلي مهم است.

[2:143] وكذلك جعلنكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبلة التي كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيرة الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمنكم ان الله بالناس لرءوف رحيم

[2:143] اين چنين شما را جامعه اي بي طرف قرار داديم، تا بر مردم شاهد باشيد و رسول بر شما شاهد باشد. ما جهت اصلي قبله را فقط به اين منظور تغيير داديم که معلوم شود چه کساني بي چون و چرا از رسول پيروي مي کنند و چه کساني روي پاشنه خود عقبگرد مي کنند. آن آزمايشي بود دشوار، ولي نه براي آنان که خدا هدايتشان کرده است. خدا هرگز عبادات شما را تباه نمي گرداند. خدا نسبت به مردم رئوف است، مهربان ترين.

تعيين خانه براي خدا ، كار خود خداست. يعني كسي ديگر حق ندارد كه براي خدا خانه تعيين كند و دوروبر آن طواف كند. زيرا اين جزو شعائر خداست و قرآن آخرين كتاب آسماني است. اما با كمال تاسف خيلي ها براي خويش مقبره هاي مقدسين خويش را مثل كعبه زيارت ميكنند و آن را طواف ميكنند.

1 : نظرات

At 12:49 AM, Anonymous Anonymous said...

پس اگر سجده کردن فقط برای خداست نتیجه می گیریم که خدا به شیطان نگفت که به آدم سجده کن و این کتاب قران از خدا نیست !

 

Post a Comment

<< صفحه اصلي