Counters

Sunday, January 03, 2010

شيطان سركش

خواندن مدعو غيبي شرك است. اين يك اصل است كه از آيات قرآني متوجه مي شويم. خداي توانا در خيلي از موارد از وسايل براي اموراتش استفاده ميكند . به عنوان مثال بوسيله پيامبر مردم را به راه راست راهنمايي مي كند. بوسيله فرشتگان باران مي باراند. بوسيله فرشتگان مي ميراند. بوسيله فرشتگان با پيامبران ارتباط برقرار كرد و بوسيله فرشته وحي بر پيامبران كتاب نازل كرد. اما با كمال تاسف خيلي از مردم بعد از مرگ پيامبران آنان را بت قرار داده اند و از آنان به جاي خدا كمك مي خواهند. از مقدسين خويش شفاي بچه مي خواهند. در خوشي ها و سختي ها از مقدسين خويش تقاضاي نجات و كمك مي كنند. خداي توانا در آيات مختلف به اين مشكل اشاره فرموده است.

[46:5] ومن اضل ممن يدعوا من دون الله من لا يستجيب له الى يوم القيمة وهم عن دعائهم غفلون

[46:5] کيست گمراه تر از آنان که معبوداني را در کنار خدا مي خوانند که آنها تا روز رستاخيز نتوانند پاسخشان دهند، و آنان از عبادات آنها به کلي بي خبرند؟

همانطور كه در آيه بالايي مي بينيد ، کساني که به جاي خدا خوانده مي شوند بکلي از درخواستها بي خبرند. و اين مهمترين دليل براي نخواندن غير خداست. زيرا درخواست كمك از كسي كه صداي ما را نمي شنود ، به معناي سراب است. علاوه بر آنكه حتي اگر هم بشنود ، باز هم كاري نمي تواند انجام دهد. مثلا پيامبر محمد وظيفه اش ابلاغ و راهنمايي مردم بود. اما شفاي بچه وظيفه او نبود. پس چه قبل از مرگ و چه بعد از مرگ نميتوان شفاي بچه از او خواست و اگر هم از او خواسته شود باز درخواست بيهوده اي است. حتي بعد از مرگ نميتواند وظيفه اصلي خويش (ابلاغ پيام و راهنمايي مردم) را هم اجابت كند زيرا او مرده است و از اين دنيا بي خبر است. به همين خاطر خداي مهربان مي فرمايد:

[7:194] ان الذين تدعون من دون الله عباد امثالكم فادعوهم فليستجيبوا لكم ان كنتم صدقين

[7:194] معبودانى كه در كنار خدا مى خوانيد، مخلوقاتى مانند شما هستند. برويد و آنها را صدا كنيد؛ بگذاريد به شما پاسخ دهند، اگر حق با شماست.

قوم موسي از موسي مي پرسند كه مشخصات گاو چي بايد باشد كه داستانش در سوره بقره ذكر شده است. در اين حالت چون موسي زنده است ، قومش از موسي درخواست مي كنند . موسي مدعو غيبي نيست زيرا زنده است و بين مردم خويش است و ميتواند صداي آنها را بشنود و به آنها جواب دهد. هر چند كه درخواستهاي بني اسرائيل اكثرا بيخود و اضافي بود.

[2:67] واذ قال موسى لقومه ان الله يامركم ان تذبحوا بقرة قالوا اتتخذنا هزوا قال اعوذ بالله ان اكون من الجهلين

[2:67] موسي به قوم خود گفت: "خدا به شما فرمان مي دهد که ماده گاوي را قرباني کنيد." گفتند: "آيا ما را به تمسخر مي گيري؟" گفت: "خدا نكند که مانند نادانان رفتار کنم."

[2:68] قالوا ادع لنا ربك يبين لنا ما هي قال انه يقول انها بقرة لا فارض ولا بكر عوان بين ذلك فافعلوا ما تؤمرون

[2:68] آنها گفتند: "از پروردگارت بخواه تا به ما نشان دهد کدامين را." گفت: "او مي گويد که آن ماده گاو نه چندان پير است و نه چندان جوان؛ ميانسال است. اکنون، به دستوري که داده شد، عمل کنيد."

سه فرشته پيش ابراهيم مي آيند ، ابراهيم در مورد عذاب قوم لوط از آنها سوال و جواب مي خواهد. در اين حالت فرشتگان مدعو غيبي نيستند و بنابراين درخواست و سوال ابراهيم از آنها غلط نيست زيرا فرشتگان فرستادگان خدايند و غير از فرامين خدا چيز ديگري اجرا نمي كنند.

شيطان از اين حيله در طول تاريخ بسيار بهره برده است. زيرا پيامبران و مقدسين بعد از مرگ از اين دنيا بي خبرند و توانايي دفاع از خود را ندارند. پس شيطان دست بكار مي شود و مردم را سر كار مي گذارد. مردم از مقدسين مرده درخواست مي كنند. در حالي كه كاملا بيهوده است و به نوعي ناسپاسي و ناشكري است. زيرا خداي توانا را كنار گذاشته و دنبال سراب رفته اند. خداي توانا از رگ گردن به ما نزديكتر است ، بنابراين خدا مدعو غيبي نيست زيرا او حتي نيات باطني ما را ميفهمد. نه فقط مال ما ، بلكه مال كل دنيا را. به اين طريق خدا نزديكترين است به انسان. واقعا حيف نيست خداي بزرگ مهربان را كنار گذاشته و رو به غير خدا آورده ايد.

كلا در آسمان طبقه يك (كه به عنوان تبعيد گاه از آن ياد مي شود زيرا گناهكاراني مثل انسانها و جنها به آن هبوط كردند) ، دو نوع نيرو وجود دارد . نيروهاي خدا و نيروهاي شيطاني. اجنه كافر و مشرك نيروهاي شيطاني هستند و ملائك نيروهاي خدا هستند. نيروهاي خدا به موجوديت انسان خدمت مي كنند. زيرا خداي توانا از همان ابتداي خلقت بني آدم ، از ملائك خواست كه به آدم خدمت كنند (طبق 2:30 سجده كردن به معناي خدمت كردن و كمك كردن است) . نيروهاي شيطاني از اين امر خدا سرباز زدند و مخالفت كردند. ملائك خدمتهاي مختلفي به بني آدم مي كنند . خدمتهاي عمومي همچون بارش باران و نزول وحي و ... و خدمتهاي خاص مثل ياري مومنين. اما نيروهاي شيطاني تصميم گرفتند كه به بني آدم خدمت نكنند و به همين خاطر مورد غضب خدا قرار گرفتند و خدا آنان را از رحمت خويش محروم كرد. شيطان از خدا فرصت خواست تا روز قيامت به روش خويش به بني آدم خدمت كند ( در اصل خيانت كند ) ، خدا هم طبق آزمايشي كه طراحي كرده بود ، اين فرصت را به نيروهاي شيطاني داد. نيروهاي شيطاني و نيروهاي خدا ديده نمي شوند. اما واقعا وجود دارند. اجنه شب و روز مشغول وسوسه و انحراف ما هستند و ملائك هم در بارش باران و امورات ديگر به ما كمك مي كنند و حتي بعضي ملائك خاصتا مومنين را ياري مي دهند(8:9).

[8:9] اذ تستغيثون ربكم فاستجاب لكم اني ممدكم بالف من الملئكة مردفين

[8:9] هنگامي كه براي نجات خود به پروردگارتان التماس مي كرديد، او به شما جواب داد: "من با هزار ملك كه از پي يكديگر مي آيند، شما را حمايت مي كنم."

بايد توجه كنيم كه در آسمان طبقه اول ( برخلاف شش آسمان ديگر ) علاوه بر ملائك ، نيروهاي شيطاني هم وجود دارند. مشركين زمان پيامبر از ملائك مجسمه ساخته بودند و حتي از آنها كمك مي خواستند و حتي خداي مهربان در روز قيامت به فرشتگان خواهد گفت : "آيا اين مردم شما را ميپرستيدند؟". فرشتگان در جواب خواهند گفت: نه خير خداي مهربان ، آنها جنها را پرستش مي كردند و اكثرشان به آن ايمان داشتند. آيات را ملاحظه كنيد:

[34:40] ويوم يحشرهم جميعا ثم يقول للملئكة اهؤلاء اياكم كانوا يعبدون

[34:40] در روزي كه او همه آنها را احضار كند، به فرشتگان خواهد گفت: "آيا اين مردم شما را مي پرستيدند؟"

[34:41] قالوا سبحنك انت ولينا من دونهم بل كانوا يعبدون الجن اكثرهم بهم مؤمنون

[34:41] آنها جواب خواهند داد: "تجليل تو را. تو مولا و سرور ما هستي، نه آنها. درعوض، آنها جن ها را پرستش مي كردند؛ اكثرشان به آن ايمان داشتند."

دقيقا به همين خاطر است كه ما نبايد از مدعو غيبي به جز خدا كمك بخواهيم و نبايد از مدعو غيبي غير از خدا سوال و جواب خواست زيرا مدعو غيبي بر همه چيز احاطه ندارد و فقط خداست كه بر همه چيز احاطه دارد. پيامبر محمد تا زماني كه زنده بود ، مي توانستيم پيشش برويم و از او سوال و جواب بپرسيم. اما همينكه مرد ، ديگر از ما بي اطلاع است و جنها دست بكار مي شوند و مردم را به چاه گمراهي ميكشانند. مردمي كه از مقدسين كمك ميخواهند ، بدون اينكه متوجه باشند ، دعاهايشان بيفايده است و بدون اينكه متوجه باشند با شياطين طرف شده اند. زيرا درخواستهاي آنان بوسيله شياطين شنيده مي شود و شياطين هم با القاء خوشي هاي لحظه اي آنان را به اين درخواستها معتاد مي كنند.

[4:117] ان يدعون من دونه الا انثا وان يدعون الا شيطنا مريدا

[4:117] آنها حتي در كنار او خدايان مؤنث را مى خوانند؛ درواقع، آنها فقط شيطاني سركش را پرستش مى كنند.

تا بعد از مدتي چندين شيطان بر او مسلط مي شوند و او را به چاه گمراهي و فساد مي كشانند. زيرا اين عده از مردم از ياد خدا سرباز زده اند. خدا از رگ گردن به آنها نزديكتر است ، اما آنها از مقدسين خويش درخواست مي كنند. خداي مهربان قول داده است كه شياطين را بر اين نوع مردم مسلط كند.

[43:36] ومن يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطنا فهو له قرين

[43:36] هر كس ياد بخشنده ترين را ناديده بگيرد، ما براي او شيطاني تعيين مي كنيم تا همزاد دائمي او باشد.*

بله هركي به جاي خدا ، مقدسين خويش را ذكر كند و صفات خدايي به مقدسين خويش بدهد ، خداي مهربان شيطان سركشي را همنشين هميشگي او خواهد كرد. دقيقا به همين خاطر است كه اين عده از مردم نميتوانند هوي و هوسهاي خويش را كنترل كنند و مدام مشغول اختراع كلك شرعي هستند. اين عده از مردم به هيچ وجه قابل اعتماد نيستند زيرا يك شيطان سركش هميشه همراه آنان هست. اين عده از مردم براي كنترل هوي و هوس خويش مجبور به ابداع روشهاي غلط عرفاني مي شوند و از يك چاه در يك چاه ديگر خواهند افتاد. عده اي وجود شيطان سركش را در وجود خويش به عينه احساس مي كنند و به همين خاطر فكر و ذهن خويش را در اختيار بزرگان و رهبران خويش قرار مي دهند تا كه بلكه با فرمانبرداري محض از آنان ، از دست اين شيطان سركش رهايي يابند. بندگان مخلص خدا وجودشان آرام است. اما بندگان غير مخلص خدا ، دائما در حال بت عوض كردن هستند. از يكي كه جواب نگرفتند ، روبه يكي ديگر مي آورند.