Counters

Sunday, January 03, 2010

وصيت اول و دوم لقمان

احترام به پدر و مادر دومين وصيت لقمان به پسرش بوده است. آيه زير را نگاه كنيد:

[31:14] ووصينا الانسن بولديه حملته امه وهنا على وهن وفصله في عامين ان اشكر لي ولولديك الي المصير

[31:14] ما به انسان سفارش كرديم تا به والدينش احترام بگذارد. مادرش او را حامله شد و بار سنگين و سنگينتر شد. تا دو سال (مراقبت فراوان) طول مي كشد كه از شير گرفته شود. بايد از من سپاسگزار باشي و هم چنين از پدر و مادر خود. سرنوشت نهايي به سوي من است.

اما خداي مهربان اطاعت از آنان را مقيد به عدم شريك قرار دادن براي خدا كرده است.

[31:15] وان جهداك على ان تشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما وصاحبهما في الدنيا معروفا واتبع سبيل من اناب الي ثم الي مرجعكم فا نبئكم بما كنتم تعملون

[31:15] اگر آنها تو را مجبور كنند تا هرگونه معبودي را در كنار من قرار دهي، از آنها اطاعت نكن. ولي در اين دنيا به خوش رفتاري با آنها ادامه بده. فقط از راه كساني پيروي كن كه به من تسليم شده اند. سرانجام، همگي شما به سوي من بازمي گرديد، سپس من شما را از آنچه كرده ايد، آگاه خواهم كرد.

اما اولين وصيت او به پسرش :

[31:13] واذ قال لقمن لابنه وهو يعظه يبني لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظيم

[31:13] به ياد آور که لقمان در حالي که پسرش را اندرز مي داد، گفت: "اي پسرم، هيچ معبودي را در كنار خدا قرار نده؛ شرک بي عدالتي بسيار بزرگي است."*

همانطور كه در 31:15 ميبينيد دومين وصيت لقمان مشروط به رعايت وصيت اول است.هر دستوري از هركسي مادام كه باعث نقض وصيت اول شود باطل است. هر سخني كه باعث شريك قرار دادن براي خدا شود باطل است وصيت اول و دوم لقمان نكته ظريفي را به همراه دارد كه اصل يكتاپرستي را بيان ميكند و آن هم اين است كه تمام احكام مشروط به رعايت وصيت اول است. خدا هيچوقت امر به شرك نمي كند. اگر در يكي از آيات قرآن شبهه اي براي شما پيش آمد و شما را به شريك قراردادن به خدا امر كرد (هرچند كه چنين آيه اي وجود ندارد و فقط ممكن است كه انسانهاي با قلب مريض چنين تفسيري كنند) ، در آنصورت بايد به محكمات قرآن پناه برد و صبر كرد تا خدا قدرت درك آن آيه متشابه را به ما عطا كند. مثلا عده اي استفاده خدا از ضمير جمع در قرآن را بهانه قرار مي دهند و به همين بهانه از مقدسين خويش در دعاهاي خويش طلب كمك مي كنند. اما ضماير جمع نكات جالبي را در بردارد كه مومنين آن را درك ميكنند و كافرين بوسيله آن گمراه مي شوند.